نازنین زهرا جونم نازنین زهرا جونم ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
مهیارجونممهیارجونم، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

نازدونه، ماه دونه

تولد نفسم مهیارم زندگیم

چند روز بود که کم کم درد هام. داشت. بیشتر میشد تا اینکه وق ت کنترل داشتم درمانگاه دوشنبه صبح رفتم که بهم گفتن وزنت بالا رفته یهویی، و برام آزمایش دفع پروتئین نوشتن که رفتم بعددرمانگاه بهشهر، بیمارستان مهرازمایش دادم و بالا بود جوابش و درمانگاه گفت باید بستری بشم رفتیم سریع بیمارستان شهدا بهم گفتن آزمایش بیست و چهارساعته ادرار بدم و گفتن برونیاز نیس بستری بشی فعلا تا بیست و چهار ساعت. دیگه، فرداش وقت متخصص زنان داشتم نوار قلب گرفت گفت درد داری گفتم بله و معاینه داخلی هم کردی دید دهانه. رحمم ی سانت کامل بازشده و گفت سریع باید بستری بشی  و منم رفتم خون. ه. وسیله برداشتم وسیله های پسرخوشگلم هم آماده کرده بودم، منو بابایی و نازنینم راهی بی...
13 مهر 1394

هدیه تولد گل دختر

امروز برای. دخترخوشگلمی دوچرخه خوشگل خریدیم یعنی کادو تولدشو زود تر دادیم مبارکت باشه خانمی و نینی جونم. بعد دکتر که بهشهر بودیم به بابایی گفتم بریم خرید کنیم پرازوسایل خوشگل برای آقا پسر گل خودم گرفتیم مبارکت باشه ماهه. من  راستی دست بابای مهربونم هم درد نکنه همیشه سلامت باشه      ...
8 مرداد 1394

بی قراری های نازنینم

سلام به فرشته خوبی ها دخترنازم عزیزمامان تو این مدت دوران بارداریم خیلی اذیت شدی میدونم که سخت بهت داره میگذره ، حوصله ت سرمیره منم ک. قبلا کمی باهات بازی میکردم الان نمیتونم چون همش خستم تو هم دوست داری من باهات بازی کنم یا ببرمت بیرون ولی عروسکم من نمیتونم و تو خوشگل من، ناراحت میشی ازمن که نمیتونم خوب کنارت باشم. من بهت میگم خودت بازی کن همراهیت نمیکنم منم باید خوب مواظب خودم. و(داداشیت)باشم از خدامیخوام ان شاا این دو ماه هم بخیر و سلامتی بگذره تا نینی جونم بیادپیشمون و تو هم از تنهایی دربیای و.بعد خودم محکم بغلت میکنم و میچلونمت و میبوسمت ازبس دلم برات تنگ شده نتونستم تو این چند ماه خوب بغلت کنم تا اذیت نشم. اگر هم اذیتت کردیم و د...
7 مرداد 1394

نقاش باشی

امروز بابایی برات مدادرنگی و دفتر نقاشی خرید، خوشگل خودم شروع کردی نقاشی کشیدن وقتی دیدم خیلی خوشم اومد خیلی قشنگ کشیدی زرنگ من آفرین به تو          ...
21 تير 1394