نازدونه، ماه دونه

قبل عید نوروز یکی دو ماه قبلش بابایی رو فرستادم ی مرغ و خروس گرفت زیرزمین خونه جا درست کرد تا چند روز قبل عید داشتیمشون فرستادمشون خونه بابابزرگ رسیدگیش سخت بود بابا سرکار بود و منم که دیگه سختم بود برم زیرزمین غذابدم الان خیلی بزرگترشدن مرغ تخم میکنه وخروس قوقولی میکنه که دیگه سر بابابزرگ اینا رو برده  و روز زن بابایی برام دوتا مرغ عشق خرید خیلی خوشگلن البته گل بهارم میگی مامان اینا واسه منن صاحب مرغ عشقم شدی   ی بار دیدم مرغ عشق ها رو آوردی نزدیک تیوی تا برنامه کودک ببینند    از ماهی های شب عید بگم چهارتا بودن غروب بود یا صبح ماهی خرید بابایی شب که دیدیم همشون مردن جنابعالی بهشون همه چیز داده بودی نون داده بودی اجیلم ...

یک روز که هواخوب بود صبح بلندشدیم رفتیم سرزمین بابابزرگ تا غروب اونجا بودیم گل بهارمم مشغول بازی کردن شد خوش گذشت. یک هوایی عوض کردیم  ...

امشب هم تولد حضرت فاطمه زهرا (س)  و روز مادر است. مامان جون روزت مبارک. کادو عزیزدل مامان ی بوس خوشگل بود   بابایی هم برام مرغ عشق خرید ...

سلام 

کم کم داشتیم به سال تحویل نزدیک میشدیم ساعت سال نو هم دو 15دقیقه و11 ثانیه بود ما هم مثل همه مشغول جمع و جور کردن بودیم بابایی امسال شگین بود و بعد نو شدن سال عیدی هامونو داد   دخملی هم سال تحویل بیداربود.  و چند دقیقه بعد سال جدید خسته بودیو خوابیدی اینم عکس ها شب سال نو که شب رفتی حموم زودم کلاهتو برداشتی موهاتم که هنوز خیس بود منم تند تند عکس گرفتم از گل بهارم تا صبح که لباس نوتو بپوشیو بری عید دیدنی  ...

من از عهد آدم تو را دوست دارم  از آغاز عالم تو را دوست دارم  چه شبها من و آسمان تا دم صبح  سرودیم نم نم : تو را دوست دارم  ! نه خطی ، نه خالی ، نه خواب و خیالی  من ای حس مبهم ، تو را دوست دارم  سلامی صمیمی تر از غم ندیدم  به اندازه ی غم تو را دوست دارم بیا تا صدا از دل سنگ خیزد بگوییم با هم : تو را دوست دارم : جهان یک دهان شد هم آواز با ما  تو را دوست دارم ، تو را دوست دارم 

سلام بچه ها   امروز چهارشنبه 1394/2/9 نازنین زهرا جون و نینی جون عضو نی نی وبلاگ شد با خاطرات شیرین نظر یادتون نره  ...